دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

غم انگیز است پاییز



غم انگیز است پاییز

و غم انگیز تر،

وقتی تو باشی و 

من برگ ها را با خیالت 

تنها قدم بزنم!

"رضا کاظمی"

تنهایی

  بد جوری هوای مرا دارد

            با من از خانه بیرون می زند

            پا به پای من هم بر می گردد

            یک لحظه هم تنهایم نمی گذارد

            تنهایی

"ساره دستاران"

 

                            

کاش تو را ندیده بودم


 


 

زیر آوار این لحظه های غریب

سوسوی هیچ ستاره ای برای من نیست

دلم گرفته

یک دلتنگی همیشگی مدام همراه من است

کاش تو را ندیده بودم

"کاظم خوشخو"

در این هستی غم انگیز

وقتی حتی روشن کردن یک چراغ ساده ی "دوستت دارم"

 کام زندگی را تلخ میکند

وقتی شنیدن دقیقه ای صدای بهشتی ات

زندگی را

تا مرز های دوزخ

می لغزاند

 

دیگر ـ نازنین من ـ

چه جای اندوه

چه جای اگر

چه جای کاش

و من

ـ این حرف آخر نیست ـ

به ارتفاع ابدیت دوستت دارم

حتی اگر به رسم پرهیزکاری صوفیانه

از گفتنش امتناع کنم


"مصطفی مستور"

مرا به خاطر کودکی هایم ببخش

هنوز با کودکی هایم

خیلی آشنایم

اگر دنیایم را در چشم های تو می جویم

اگر به سادگی سخن می گویم

کودکی های مرا ببخش

هنوز با خنده های راستین

میانه خوبی دارم

اگر به چشم های تو می خندم

اگر نگاهم می کنی

به نگاهت دل می بندم

مرا به خاطر سادگی هایم

به خاطر وابستگی هایم

مرا به خاطر کودکی هایم ببخش

 

کاظم خوشخو