دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

دلم را که مرور میکنم تمام آن از آن توست

Image result for ‫دلم را که مرور میکنم تمام آن از آن توست‬‎
دلم را که مرور میکنم

تمام آن از آن توست

فقط نقطه ای از آن خودم هست

روی آن نقطه هم

میخ میکوبم

و قاب عکس تو را می آویزم…

"ایمان سمرقندی"

بخشی از نامه ی استاد شاملو به همسرش

Image result for ‫آیدا و احمد‬‎

مشامم از عطر آغوش تو پر است، همان عطری که تو ناقلا هیچ وقت نمی گذاری به مراد دلم از آن سیراب شوم. دست هایم بوی اطلسی های تو را به خود گرفته است و همه ی پست و بلند اندامت را با پست و بلند اندام خودم حس می کنم ... حس می کنم که مثل گربه ی کوچولوی شیطانی در آغوش من چپیده ای و من با همه ی تنم تو را در بر گرفته ام... احساس دست نوازشگرت (که این جور موقع ها با من دشمنی دارد) دلم را از غمی که نزدیک دو سال است تلخیش را چکه چکه می چشم پر کرد:-

آخر چرا تو نباید الان پیش من باشی!؟

تو همزاد من هستی. من سایه یی هستم که بر اثر وجود تو بر زمین افتاده ام، زیر پاهایت و اگر تو نباشی، من نیستم.-

تو را دوست، دوست، دوست می دارم.

......

احمد

تهران- 27 مهرماه...

فاصله ها

Image result for ‫فاصله ها‬‎
فاصله ها هیچ وقت 

دوست داشتن را کمرنگ 

نمی کنند 

بلکه دلتنگی را بیشتر می کنند 

"علی محمد افغانی"

طواف

Image result for ‫خاتون‬‎
هرجای جهان ، این قبله نما را می گذارم

باز حجرالاسود چشمانت را نشان می دهد


تو کعبه ی سیال منی !


که مثل نسیم


مدینه به مدینه می گذری


و همه جا را متبرک می کنی


بگذار با خلعت ِ عشق تو


اِحرام ببندم


بگذار در آستانه ی آن چشمها


اعتراف کنم


بگذار گردِ دستهای تو


طواف کنم !


"شهاب گودرزی"

دیر آمدی به دیدنم اما خوش آمدی!

Image result for ‫دیر آمدی به دیدنم اما خوش آمدی‬‎

غم‌خوار من به خانه‌ی غم‌ها خوش آمدی

با من به جمع مردم تنها خوش آمدی 

بین جماعتی که مرا سنگ می‌زنند

می‌بینمت برای تماشا خوش آمدی 

راه نجات از شب گیسوی دوست نیست

ای من، به آخرین شب دنیا خوش آمدی 

پایان ماجرای من و عشق روشن است

ای قایق شکسته به دریا خوش آمدی 

با برف پیری‌ام سخنی بیش از این نبود

منت گذاشتی به سر ما خوش آمدی 

ای عشق ای عزیزترین میهمان عمر

دیر آمدی به دیدنم اما خوش آمدی!


"فاضل نظری"