دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

باران که میبارد همه چیز تازه میشود

باران که میبارد همه چیز تازه میشود...

Image result for ‫باران که میبارد همه چیز تازه میشود‬‎

پیدا شد و پیدا شد گمگشته ما امشب


Image result for ‫پیدا شدو پیدا شد گمگشته ما امشب‬‎

پیدا شد و پیدا شد گمگشته ما امشب

می چرخم و می رقصم با باد صبا امشب
در کلبه ما خورشید مهمان شده باز امروز
در محفل ما مهتاب، افشانده صفا امشب

یک روز نشد با ما این چرخ و فلک همراه
گوئی من و دل هستیم مهمان خدا امشب

بر زانوی من دلدار بنهاده سر زیبا
گر سر دهمش در پای ، کاری است بجا امشب

پروانه مرا عمری اسباب شگفتی بود
کار تو ولی دارم ، خود حال تو را امشب

دیوانه دل مسکین باور نکند این بخت
حق دارد اگر دارد صد چون و چرا امشب

وه وه که چه سرمستم دل می رود از دستم
هر تار دلم دارد صد شور ونوا امشب ...

عماد خراسانی...

زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم


Image result for ‫زلف را حلقه مکن تا نکنی دربندم‬‎

زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم

ناز بنیاد مکن تا نکنی بنیادم


می مخور با همه کس تا نخورم خون جگر

سر مکش تا نکشد سر به فلک فریادم


زلف را حلقه مکن تا نکنی در بندم

طره را تاب مده تا ندهی بر بادم


یار بیگانه مشو تا نبری از خویشم

غم اغیار مخور تا نکنی ناشادم


رخ برافروز که فارغ کنی از برگ گلم

قد برافراز که از سرو کنی آزادم


شمع هر جمع مشو ور نه بسوزی ما را

یاد هر قوم مکن تا نروی از یادم


شهره شهر مشو تا ننهم سر در کوه

شور شیرین منما تا نکنی فرهادم


رحم کن بر من مسکین و به فریادم رس

تا به خاک در آصف نرسد فریادم


حافظ از جور تو حاشا که بگرداند روی

من از آن روز که دربند توام آزادم

هر آنچه را که نظر می کنم غنی شده است

Image result for ‫طنز‬‎

هر آنچه را که نظر می کنم غنی شده است 

ببین که کشک به یمن همین غنی سازی 

نرفته داخل یخچال، بستنی شده است 

قضای حاجت اگر می روید می بینید 

که آفتابه پر از آب معدنی شده است 

عروس خانه شوهر نرفته زاییده است

ببین که نی نی او گرم مخ زنی شده است 

به همت خدمات فشار در مترو

زن غریبه تو را خواهر تنی شده است 

به احترام مخاطب صدا و سیما هم 
به جان عمه ام اینقدر دیدنی شده است
 
به یمن این همه صنعت کتابخانه شهر 
کمی غنی شده تعویض روغنی شده است

شاعر:؟؟؟

دلخوشم با غزلی تازه همینم کافیست


Image result for دلخوشم با غزلی

 دلخوشم با غزلی تازه همینم کافیست

تو مرا باز رساندی به یقینم کافیست

قانعم بیشتر ازاین چه بخواهم از تو

گاه گاهی که کنارت بنشینم کافیست

گله ای نیست من و فاصله ها همزادیم

گاهی از دور تو را خوب ببینم کافیست

آسمانی! تو در آن گستره خورشیدی کن

من همین قدر که گرم است زمینم کافیست

من همین قدر که با حال و هوایت گه گاه

برگی از باغچه ی شعر بچینم کافیست

فکر کردن به تو یعنی غزل شور انگیز

که همین شوق مرا  خوب ترینم  کافیست

" محمد علی بهمنی "