دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

بگذار سر به سینه من تا بگویمت


بگذار سر به سینه من تا بگویمت

اندوه چیست عشق کدامست غم کجاست

بگذار تا بگویمت این مرغ خسته جان

عمری است در هوای تو از آشیان جداست

دلتنگم آن چنان که اگر ببینمت به کام

خواهم که جاودانه بنالم به دامنت

شاید که جاودانه بمانی کنار من

ای نازنین که هیچ وفا نیست با منت

مدعیان رفاقت بسیارند


دوستی

مدعیان رفاقت بسیارند.

تا پای آزمایش در میان نباشد هر کسی از راه رسیده و نرسیده مدعی عشق است.

رفاقت را باید با صداقت آزمود و صداقت را میشود از ته نگاههای یک انسان فهمید.

چشمها همه چیز را لو میدهند. حتی عشقی را که در دلت پنهان کرده ای.

دوستی یک معامله نیست و این همان حقیقتی است که از یادها رفته است

کسانی که از دوستی به سود و زیان آن می اندیشند سودی از دوستی نخواهند برد .

دوست داشتن از عاشق بودن هم سخت تر است.

دوستدار تو به سعادت تو می اندیشد حال آنکه عاشق تو به داشتن تو.

دوستی بالاتر از عشق است. سعی کن تا کسی را در دوستی نیازموده ای عاشقش نشوی.

ملاک دوستی به رنگ و قد. نیست.

معیار دوستی صداقتی است که دوستت در صندوقچه دلش ذخیره کرده است.

و کلام آخر

دوستی تملک تو بر کسی یا چیزی نیست.

دوستی مثل بوییدن یک سیب است،

بدون آنکه به آن گازی بزنی

. و عشق گاز زدن سیب است، یعنی که بخواهی آن را مال خود کنی