دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

راستى هیچ مى دانى....؟!

Image result for ‫راستى هیچ مى دانى‬‎
راستى هیچ مى دانى من در غیبت پر سوال تو

چقدر ترانه سرودم

چقدر ستاره نشاندم

چقدر نامه نوشتم

که حتى یکى خط ساده هم به مقصد نرسید ؟

رسید ، اما وقتى

که دیگر هیچ کسى در خاموشى خانه

خواب بازآمدن مسافر خویش را نمى دید


"سیدعلى صالحى"

من عاشقانه دوست دارمت فقط همین

Image result for ‫من عاشقانه دوست دارمت فقط همین‬‎
آرامـشِ تـمـام غـزلها ، مـرا ببخـش

رنجانده ام اگرکه دلت را مرا ببخش


مقـصود و مقصد شعـرم فقط تویی

زیـباتـرین ترانه ی دنیا مـرا بـبخش


دلگیر میشوی و ، دمی دم نمیزنی

سنگِ صبورِاین شب یلدا مرا ببخش


شرمنده ام که کام تو را تلخ میکنم

ای ماهرویِ صادق و زیبا مرا ببخش


من عاشقانه دوست دارمت فقط همین

ایـن را قبــول میکنی آیــا ؟ مرا ببخش !


"امیر طاهری"

تا چشم کار می‌کند تو را نمی‌بینم

Image result for ‫تا چشم کار می‌کند  تو را نمی‌بینم‬‎
تا چشم کار می‌کند

تو را نمی‌بینم.

از نشان‌هایی که داده‌اند

باید همین دور و برها باشی؛

زیر همین گوشه از آسمان

که می‌تواند فیروزه‌ای باشد

جایی در رنگ‌های خلوت این شهر

در عطر سنگین همین ماه

که شب بوها را

گیج کرده است

پشت یکی از همین پنجره‌ها

که مرا در خیابان‌های دربه‌در این شهر

تکثیر می‌کند. تا به اینجا

تمام نشانی‌ها 

درست از آب درآمده است.

آسمان

ماه 

شب بوهای گیج

میز صبحانه‌ای در آفتاب نیم‌روز

فنجان خالی قهوه

ماتیک خوش‌رنگی

بر فیلتر سیگاری نیم‌سوخته

دستمال کاغذی‌ای که بوی دست‌های تو را می‌دهد

و سایه‌ی خنکی که مرغابیان

به خرده نانی که تو بر آن پاشیده‌ای

تک می‌زنند.

می‌بینی که راه را

اشتباه نیامده‌ام.

آن‌قدر نزدیک شده‌ام

که شبیه تو را دیگر

به ندرت می‌بینم

اما تا چشم کار می‌کند

تو را نمی‌بینم

تو را ندیده‌ام

تو را...  

 

"عباس صفاری"

آدم ها نمی میرند

Image result for ‫ادم ها نمی میرند‬‎
با مرگِ هر انسانی

نخستین برف

نخستین بوسه

وَ نخستین دعوا هم می میرند؛

آدم ها نمی میرند

دنیاها در آنها می میرند.

"یوگنی یوفتوشنکو"

می دانم نمی دانی چقدر دوستت دارم

Image result for ‫می دانم نمی دانی چقدر دوستت دارم‬‎
می دانم نمی دانی

چقدر دوستت دارم

و چقدر این دوست داشتن همه چیزم را

در دست گرفته است  

می دانم نمی دانی

چقدر بی آنکه بدانی می توانم دوستت داشته باشم

بی آنکه نگاهت کنم

صدایت کنم

بی آنکه حتی زنده باشم

می دانم نمی دانی 

تا بحال چقدر دوست داشتنت 

مرا به کشتن داده است...

 

"حافظ موسوی"