دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

شعر می گویم و باران می نوشم

Image result for ‫دوری و دلتنگی‬‎

شعر می گویم و باران می نوشم

تو آنقدر دوری

که شعرهایم پناهم می دهند

پشت شانه هایشان

تا سردم نشود

و غصه نخورم

از تنهایی...


((چیستا یثربی))

من بی تو

Image result for ‫من بی تو‬‎
من بی تو 
من بی عطر ِدست هایت
در آستانه ی ِسردی ِیک زمستان ِممتدم
در پسامرگ ِبهاری که 
در گلوگاه پاییز 
نام تورا میبرد و به انتهای خویش میرسد
و دردی خونین 
به کوچ آخرین پرستـو گره میزند
من بی تو 
من بی عطر ِزندگی
درواپسین لحظه ی خویشم
تو غرق عطر انار و باران
سرخوش ِآمدن پاییـزی
من در غربت ِزوال ِبرگ های پریشان
سرگردانم 
تو در انتــظار تماشای ِیک دل سیر 
یلدایی
من بوقت ِتلاشی ِنستوه ِامیــد
لب مرزم 
جان میکند این تخدیر ِآخرین
این نمانَم ِاشک های سُریده بر گونه 
این غروب ِ آرزو 
این امیدِ تلالوی ِصبحی در عمق ِچشم های تو
و بخواب میرود این حقیقت ِنشئه ی داشتنت
دراین صبوری اندوه رنگ 
دراین آخرین پاییز 
دراین آخرین بدرود ِبن بست ...


نیلوفر ثانی

باران باش و ببار



باران باش و ببار

این برکه 
در تلاطم ِآغوش و بوسه 
بی تاب ست 

نیلوفر ثانی

باران‌ که‌ می‌زند به‌ پنجره‌...

Image result for ‫باران‌ که‌ می‌زند به‌ پنجره‌‬‎

باران‌ که‌ می‌زند به‌ پنجره‌،

جای‌ خالی‌اَت‌ بزرگ‌تر می‌شود !

وقتی‌ مِه‌ بر شیشه‌ها می‌نشیندُ

بوران‌ شبیخون‌ می‌زَند،

هنگامی‌ که‌ گُنجشک‌ها

برای‌ بیرون‌ کشیدن‌ِ ماشینم‌ از دل‌ِ برف‌ سَر می‌رسند،

حرارت‌ِ دستان‌ِ کوچک‌ِ تو را

به‌ یاد می‌آورم‌

وَ سیگارهایی‌ را که‌ با هم‌ کشیده‌ایم‌،

نصف‌ تو،

نصف‌ من‌...

مثل‌ِ سربازهای‌ هم ْسنگر !

وقتی‌ باد پرده‌های‌ اتاق‌ُ

جان‌ِ مَرا به‌ بازی‌ می‌گیرد،

خاطرات‌ِ عشق‌ِ زمستانی‌مان‌ را به‌ خاطر می‌آورم‌

دست‌ به‌ دامن‌ِ باران‌ می‌شوم‌،

تا بر دیاری‌ دیگر ببارد

وَ برف‌

که‌ بر شهری‌ دور...

آرزو می‌کنم‌ خُدا

زمستان‌ را از تقویم‌ِ خود پاک‌ کند !

نمی‌دانم‌ چگونه‌،

این‌ فصل‌ها را بی‌تو تاب‌ بی‌آورم‌ !


((نزار قبانی))

انتظار بارانی را می‌کشم

Image result for ‫انتظار بارانی را می‌کشم‬‎

انتظار بارانی را می‌کشم

که پلک بر هم بگذارم

باریده است !

بانو !

به تماشای باران ستاره‌ها

بی‌ چتر

بیا


((کیکاووس یاکیده))