دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

سایه


Image result for ‫سایه‬‎


آنقدر مدام خوابت را دیده ام 

آنقدر راه رفته ام آنقدر سخن گفته ام 
آنقدر عشق ورزیده ام به سایه ات 
که دیگر از تـو هیچ چیز برایم نمانده است 
فقط این برایم مانده که 
سایه ای باشم میان سایه ها
که صد بار سایه تر باشم از سایه
سایه ای که می آید 
و باز می آید به زندگی آفتابیت

روبر دسنوس
مترجم : سهراب مختاری

آغاز دوست داشتن...

یک نگاه
می تواند آغاز دوست داشتن باشد
یک حرف
می تواند دلت را به لرزه در بیاورد
یک صدا
می تواند صدای یک آشنای دور باشد
گاهی اتفاقات کوتاه
رخدادهای بزرگی را به همراه می آورند
با یک نگاه دل می بندی
با یک حرف بیمار می شوی
و با یک صدا خاطره می سازی

حاتمه ابراهیم زاده

انگشت های خوش تراش تو

همه از دَم
بی بو و خاصیت اند
پرتقال هایی که من پوست می کَنم

اما
بر میز صبحانه
یا محو تماشای سریالی قدیمی
هر بار که انگشت های خوش تراش تو
پوست می کند از پرتقال
خانه سراسر
بوی پرتقال می گیرد
و پرتقالی می شود
ترانه ای که من

زیر دوش می خوانم

"عباس صفاری"

قاصدک...

Image result for ‫قاصدک‬‎

هر قاصدک، یک پیامبر است!
فرقی نمیکند
همگی خبر از رفـتـنت میدهند...


"مژگان عباسلو"

چشم انتظار- مژگان عباسلو

چشم‌ انتظار آن بهارم
که با تقویم از راه نمی‌آید
و با تقویم راه نمی‌آید،
چشم انتظار آن بهارم
که با...

آه نمی‌آید!
Image result for ‫چشم انتظار‬‎