حرفهای تو مثل قالی ایرانیست
و چشمهایت گنجشکهای دمشقی
که بینِ دو دیوار میپرند.
قلبِ من مثل کبوتر
بالای حوضچه دستانت پر میکشد
و در سایه النگوهایت میآرامد،
و من دوستت دارم
امّا میترسم گرفتارت شوم…!
چگونه میخواهی بدون شرح را توضیح دهم؟!
چگونه میخواهی مساحت اندوهم را
تخمین بزنم؟
اندوهم مثل کودکیست
که روز به روز بزرگتر
و زیباتر میشود!
بگذار صدایت کنم
با تک تکِ کلماتِ ندا
به این امید که با زمزمه نامت
از لبهایم متولد شوی!
"شهاب گودرزی"
شنبه 3 تیرماه سال 1402 ساعت 09:17 ق.ظ