دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

عشق آنست که از روی حقیقت باشد

روزه دارم من و افطارم از آن لعل لب است - عکس ویسگون

روزه دارم من و افطارم از آن لعل لب است

آری! افطار رطب در رمضان مستحب است


روز ماه رمضان، زلف میفشان که فقیه

بخورد روزهٔ خود را به گمانش که شب است


زیر لب، وقت نوشتن همه کس نقطه نهد

این عجب! نقطه خال تو به بالای لب است


یا رب! این نقطهٔ لب را که به بالا بنهاد؟

نقطه هر جا غلط افتاد، مکیدن ادب است


شحنه اندر عقب است و، من از آن می‌ترسم

که لب لعل تو، آلوده به ماء العنب است


پسر مریم اگر نیست چه باک است ز مرگ

که دمادم لب من بر لب بنت العنب است


منعم از عشق کند زاهد و، آگه نبود

شهرت عشق من از ملک عجم تا عرب است


گفتمش ای بت من، بوسه بده جان بستان

گفت: رو کاین سخن تو، نه بشرط ادب است


عشق آنست که از روی حقیقت باشد

هر که را عشق مجازیست حمال الحطب است


گر صبوحی به وصال رخ جانان جان داد

سودن چهره به خاک سر کویش سبب است

"شاطر عباس صبوحی"

نظرات 1 + ارسال نظر
فاضله یکشنبه 6 فروردین‌ماه سال 1402 ساعت 07:15 ب.ظ http://golneveshteshgh.blogsky.com

خیلی خوب بود

ممنونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد