من عاقبت از اینجا خواهم رفت
پروانه ای که با شب میرفت
این فال را برای دلم دید
دیری است
مثل ستاره ها چمدانم را
از شوق ماهیان و تنهایی خودم
پر کرده ام ولی
مهلت نمیدهند که مثل کبوتری
در شرم صبح پر بگشایم
با یک سبد ترانه و لبخند
خود را به کاروان برسانم
اما
من عاقبت از اینجا خواهم رفت
پروانه ای که با شب میرفت
این فال را برای دلم دید
"محمدرضا شفیعی کدکنی"
چهارشنبه 3 اسفندماه سال 1401 ساعت 09:51 ق.ظ