دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

ای شوق رسیدن به تو مبنای شتابم

من شوق قدمهای رسیدن به تو هستم ♡ :: مـــــآه

ای شوق تو بر شیشهٔ طاقت زده سنگم

وی آمدنت عقده گشای دل تنگم


چون دل نسپارم به تو با اینهمه حسنت؟

من جان و دلم پیش تو ای دوست! نه سنگم


ای شوق رسیدن به تو مبنای شتابم

وی شور گذشتن ز تو، معنای درنگم


من بی تو و با تو به غم و شادی‌ام، آری

گه رومی رومم زِ تو، گه زنگی زنگم


می‌بافم از آن رشتهٔ امّید درازی

روزی اگر افتد سر زلف تو به چنگم


می‌آیم و یک‌روز از آن شاخهٔ جادو

می‌چینمت ای دختر نارنگ و ترنگم!


تو پشت به پشتم ده و – بی‌دغدغه- بگذار،

تاهر دو جهان داشته باشد سر جنگم


شیرین کن از آن عشق شکر ریز ، مرا کام

تا تلخی ایام ننوشانده شرنگم

"حسین منزوی"

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد