دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

تصمیم من همان است کز شعر من عیان است !!

حضور «او» در کتابفروشی‌ها - خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان | Mehr News  Agency

بیمار عشق بودم آمد به بستر من

 تا بیند از فراق اش آمد چه بر سر من
 از فیض مقدم او بیماری از تن ام رفت
 همدوش عافیت شد فرسوده پیکر من
*
 از بس به یاد لب هاش نوشابه خورده بودم
نوشین لب اش عیان بود بر روی ساغر من
 ای ماه بی تکلف باز آ که بی تعارف
 جای تو هست خالی هر شب به بستر من
*
 لبخند بوسه خواهت چشمان دل سیاهت
 هر یک دوای دردی ست بر جان مضطرمن
خواهم که بی تحاشی من باشم تو باشی
 من خفته در بَر تو تو خفته در بَر من
*
 دردا که این خیال است وین آرزو محال است
 افسانه وصال است بیرون ز باور من
 کردی عیادت از من در آستان رویا !!
 یعنی به خواب باشد وصلت میسر من
*
 من آنچه ممکنم بود در کار عشق کردم
 دیگر چه سود دارد اقدام دیگر من
 با این همه امید است بر آنچه ناپدید است
دانم که رو سپید است بخت هنرور من
*
 تصمیم من همان است کز شعر من عیان است !!
 گر عاجز از بیان است طبع توانگر من
 از خسرو ای پری رخ حرف دگر چه خواهی
این حرف اول من . این حرف آخر من


"خسرو فیضی"

نظرات 1 + ارسال نظر
بهار جمعه 30 مهر‌ماه سال 1400 ساعت 11:10 ق.ظ http://mhsan.blogfa.com

تنها نیستم،تنهایی ام با من است...عدنان فاضل عباس

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد