دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

ماه رویا مهربانی پیشه کن


ماه_روی Instagram posts - Gramho.com

ای که رحمت می‌نیاید بر منت

آفرین بر جان و رحمت بر تنت

قامتت گویم که دلبندست و خوب

یا سخن یا آمدن یا رفتنت

شرمش از روی تو باید آفتاب

کاندرآید بامداد از روزنت

حسن اندامت نمی‌گویم به شرح

خود حکایت می‌کند پیراهنت

ای که سر تا پایت از گل خرمنست

رحمتی کن بر گدای خرمنت

ماه رویا مهربانی پیشه کن

سیرتی چون صورت مستحسنت

ای جمال کعبه رویی باز کن

تا طوافی می‌کنم پیرامنت

دست گیر این پنج روزم در حیات

تا نگیرم در قیامت دامنت

عزم دارم کز دلت بیرون کنم

و اندرون جان بسازم مسکنت

درد دل با سنگدل گفتن چه سود

باد سردی می‌دمم در آهنت

گفتم از جورت بریزم خون خویش

گفت خون خویشتن در گردنت

گفتم آتش درزنم آفاق را

گفت سعدی درنگیرد با منت

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد