دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

دوست دارم گهگاه گم شوم


دوست دارم یک روز در یکی از همین جنگل های سیاه ترسناک گم ش - ویسگون

دوست دارم گهگاه گم شوم

مثل پرنده های پاییز
می خواهم میهنی تازه بیابم
غیر قابل دسترس
و پروردگاری
که مرا تعقیب نکند
سرزمینی که دشمنم نباشد!
می خواهم از پوستم بیرون بزنم
از صدایم
و از زبانم
و مثل عطر مزرعه ها
سیال شوم!
می خواهم از سایه ام فرار کنم
و از عنوانهایم
می خواهم از مارها و خرافه ها بگریزم،
از دست خلفا
و حاکمان و وزیران!
می خواهم مثل پرندگان، دوست داشته باشم
ای شرق ِ دشنه ها و چوبه های دار!
می خواهم
مثل پرندگانِ پاییز
عشق بورزم!

"نزارقبانی"

برگردان : یدالله گودرزی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد