دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

بوسه باران، بیا! بیا بغلم


عاشقانه ترین متن و جملات بوسیدن و بغل کردن عشقم (همسر) - دلگرم

اولین شعر و آخرین غزلم!

بوسه باران، بیا! بیا بغلم


پرسه ی بی ترانه را چه کنم؟

کوچه شعر ِ تو بهترین محلم


عشق ِ نابم! که تو عیار ِ منی

جز تو هر خنده می کند بدَلم


در خودم – بی تو – مُرده، می پوسم

زندگی زهر می شود، عسلم!


نگذار این چنین فنا بشوَم

من که در عشق و عاشقی مثَلم


شب ِ «ققنوس» پرورم – حالا

شده خاکستری تر از ازلم


سوز ِ سرد ِ تمام ِ فاصله ها

شعله ها می کشد به ما حصلم


تشنه ام، تشه ی دهان شما

بوسه باران، بیا! بیا بغلم


"ابراهیم ک.ص.(ققنوس)"

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد