دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

برایم بنویس...


Image result for ‫برایم بنویس چه تنت هست‬‎

برایم بنویس، چه تنت هست؟ لباست گرم است؟

    برایم بنویس، چطوری میخوابی؟ جایت نرم است؟
    برایم بنویس، چه شکلی شده ای؟ هنوز مثل آن وقت       ها هستی؟
    برایم بنویس، چه کم داری؟ بازوان مرا؟
    برایم بنویس، حالت چطور است؟ خوش می گذرد؟
    برایم بنویس، آن ها چه می کنند؟ دلیریت پا برجاست؟
    برایم بنویس، چه کار میکنی؟ کارت خوب است؟
    برایم بنویس، به چه فکر می کنی؟ به من؟
    مسلماً فقط من از تو می پرسم!
    و جواب ها را می شنوم که از دهان و دستت می افتند
    اگر خسته باشی، نمی توانم
    باری از دوشت بردارم.
    اگر گرسنه باشی، چیزی ندارم که بخوری.
    و بدین سان گویا از جهان دیگری هستم
    چنان که انگار فراموشت کرده ام.


"برتولت برشت"

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد