دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

بهار میرود و گل زباغ میگذرد

Image result for ‫خانه ویران‬‎

بهار می‌رود و گل ز باغ می‌گذرد

پیاله ‌گیر که فصل دماغ می‌گذرد

نوای بلبل و آواز خندهٔ ‌گلها

به دوش عبرت بانگ‌کلاغ می‌گذرد

کدورتی‌که ز اسباب چیده‌ای بر دل

سیاهیی است‌که آخر ز داغ می‌گذرد

به جستجوی چه مطلب شکسته‌ای دامن

غبار خود بهم آور سراغ می‌گذرد

کسی به جان‌کنی بی‌اثر چه چاره‌ کند

فراغها به تلاش فراغ می‌گذرد

فریب جلوهٔ طاووس زین چمن نخوری

غبار قافله سالار داغ می‌گذرد

مخالفت هم ازین دوستان غنیمت‌ گیر

دو روزه صحبت طوطی و زاغ می‌گذرد

شرر به صفحه زن و فرصت طرب درپاب

شب سحر نفست بی‌چراغ می‌گذرد

زقید لفظ برآ معنی مجرد باش

می است نشئه دمی‌ کز ایاغ می‌گذرد

مگو پیام قناعت به منعمان بیدل

غریق حرص ز پل بی‌دماغ می‌گذرد

نظرات 1 + ارسال نظر
رحمانی یکشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1398 ساعت 04:49 ب.ظ

"پشتِ ترافیک "


صدای بوق

خواب را از سرم پراند

وقتی که در مسیرِ همیشه

در شلوغترین بزرگراهِ پایتخت

به تو فکر می کردم

پشتِ گره های کورِ ترافیک!

*

تازگی ها با خودم قراری گذاشته ام

در کوره راهِ ترافیک

فرمان به دستِ تو بدهم

اینجوری خیالم راحت است

به پرواز می رسم!

می دانم

این ترافیکها به زودی تمام نخواهند شد

*

خیابانها مثل کلاف ِ سردرگم است

که اندیشیدنِ به تو

آن را باز می کنَد!



#یداللله_گودرزی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد