دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

نظاره کن در آینه خود را، حبیب من


Image result for ‫نظاره کن در آینه خود را حبیب من‬‎

نظاره کن در آینه خود را، حبیب من

اما بشرط آنکه نگردی رقیب من

من از وطن جدا و دل من ز من جدا

آگاه نیست یار ز حال غریب من

زین سان که درد عشق توام ساخت ناتوان

مشکل زیم، اگر تو نباشی طبیب من

تا کی خورم غم و پی تسکین درد خویش

گویم بخود که: در ازل این شد نصیب من؟

آزرده شد هلالی و آن گل نگفت هیچ:

تا کی جفای خار کشد عندلیب من؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد