دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

توهم

Image result for ‫توهم‬‎

ما یکدیگر را در این شهر

بین همین مردم

در جائی که همه چیز جلوی دست و پای ما را می گرفت

دیدیم

جلوی چشم همه

و بین همه

با یکدیگر سخن گفتیم

ولی اکنون نمی دانم

در کدام کشور دور دست

در کدام قصر دور افتاده و با شکوه

با یکدیگر آشنا شده ایم

جائی که همه چیز سایه ای از ما بوده است

جائی که فقط حضور گل ها را حس کرده ایم

جائی که شبیه به باغ میوه بوده

شاید جائی خارج از فضا

شاید روزی خارج از زمان

روزی و جائی که آن را بخاطر نمی آورم

ولی به یاد دارم

یقین دارم

که دیر زمانی در چشم های یکدیگر خیره شدیم

که دیر زمانی با یکدیگر سخن گفتیم

کجا بود

کی بود

در کدام خانه بود

که دلهای ما با هم سخن گفتند؟


"بیژن جلالی"


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد