دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

دلم گرفته است

Image result for ‫دلم گرفته است‬‎
دلم گرفته است
مثل پنجره ای که رو به دیوار باز می شود
دلم گرفته است
و جای خالی دستهایت
بر بندبند بدنم درد می کند
دلم گرفته است
و عصر جمعه بی حضور تو
به هر هفت روز هفته ام سرایت کرده است
دلم گرفته
روی دست خودم مانده ام
شبیه ابری شده ام
که به شاخه ی درختی گیر کرده است
و با این حال
چگونه حتی خیال باریدن داشته باشم وقتی
تنها میراث بر جای مانده ات
همین بغضی ست
که از تو
در من
به یادگار مانده است

مصطفی زاهدی
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد