دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

خورشید من ، برای تو یک ذره شد دلم

Image result for ‫دل را قرار نیست مگر در کنار تو‬‎

خورشید من ، برای تو یک ذره شد دلم


چندان که در هوای تو از خاک بگسلم


دل را قرار نیست ، مگر در کنار تو


کاین سان کشد به سوی تو ، منزل به منزلم


کبر است یا تواضع اگر ، باری این منم


کز عقل نا توانمم و در عشق کاملم


با اسم اعظمی که به جز رمز عشق نیست


بیرون کِش از شکنجه ی این چاه بابلم


بعد از بهارها و خزان ها ، تو بوده ای


ای میوه ی بهشتی از این باغ ، حاصلم


تو آفتاب و من چو گل آفتابگرد


چشمم به هرکجاست تویی در مقابلم


دریا و تخته پاره و توفان و من ، مگر


فانوس روشن تو کشاند به ساحلم


شعرم ادای حق نتواند تو را ، مگر


آسان کند به یاری خود « خواجه » مشکلم


 با شیر اندرون شد و با جان به در شود


عشق تو در وجودم و مِهر تو از دلم


"حسین منزوی"

 

نظرات 1 + ارسال نظر
عباس پالاش سه‌شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1394 ساعت 03:31 ق.ظ

چشمم به هرجاست تویی در مقابلم

منطقا باید چشمم به هر کجاست باشه که وزن و خوانش مشکل دار نشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد