دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

در من دوباره زنده شده یاد مبهمی

Image result for ‫در من دوباره زنده شده یاد مبهمی‬‎

در من دوباره زنده شده یاد مبهمی

دنیا قشنگ‌تر شده این روزها کمی

گفتم کمی؟ نه! خیلی- یک کم برای من

یعنی زیاد یعنی هم‌سنگ عالمی

دریا کجا و باغ کجا؟ سهم من کجا؟

من قانعم به برگِ گلی، قطره شبنمی

ای عشق چیستی تو که هر گاه می‌رسی

احساس می‌کنی که دلیری، که رُستمی

مثل اساس فلسفه و فقه، مبهمی

مثل اصول منطق و برهان، مسلّمی

 هم‌چون جمال پرده‌نشینان، محجّبی

هم‌چون بساط باده‌فروشان، فراهمی

 حق داشت آدم، آخر بی‌عشق آن بهشت

کم‌تر نبود از برهوت، از جهنمی 

 با سیب سرخ وسوسه، پرهیز و لب‌گزه 

قصری پر از فرشته و دیوار محکمی؟

باید مجال داد به خواهش، به وسوسه

باید درود گفت به شیطان به آدمی!

"بهروز یاسمی"

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد