دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

هر وقت قصد می‌کنم دیگر از تو ننویسم باران می‌بارد ...

Image result for ‫زیر باران بدون چتر‬‎

هر وقت قصد می‌کنم دیگر از تو ننویسم

باران می‌بارد ..

نغمه‌ای زمزمه می‌شود

کسی از تو می‌پرسد

خاطره‌ای جان می‌گیرد !

و من در کشاکش این نبرد نابرابر

همیشه مغلوب می‌شوم

نبودنت درد می‌کند!

درست مثل روز اول ...

شایدم کمی بیشتر

من به دستهای خالی‌ام خیره می‌شوم

و در ناباوری‌های بی‌رحمانه‌ی تمام روزهای نبودنت

دست‌های خالی‌ام ... جای خالی‌ات ... نبودنت

و این پاهای خسته‌ی بی‌پرسه

درد می‌گیرد ...


((نیکی فیروز کوهی))

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد