دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

سرنوشت...

هر انسان سرنوشتی دارد

 سرنوشت یکی زندگی است

 سرنوشت دیگری عاشقی است

و سرنوشتی مرگ است

 همه انسان ها می توانند عاشق شوند

 اما کسی نمی تواند عاشقانه زندگی کند

 تنها عاشقانه می میرد

 فاصله عشق و زندگی مرگ است

 این سرنوشت انسانی است

"انسی الحاج"

نظرات 1 + ارسال نظر
سین یکشنبه 17 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 10:31 ب.ظ

سلام

عشق،زندگی ، مرگ و سرنوشت کلماتی هستند که انگار نه می توان توصیفشان کرد و نه بی خیالشان شد
زمانی به این نتیجه رسیدم که تنها حقیقت موجود مرگ است پس آنچه که بتواند روی مرگ را سفید کند آن نیز حقیقت دارد..و باز گفتم شاید عشق این قدرت را داردو خوب دیدم به این سادگی نیست چون عشق هنوز توصیفی ندارد

(شایدم دارد و ما خودمان را به ندانستن می زنیم و شایدم زائیده خیال ماست برای گریز از خاطره مرگ و هزار شایدم دیگر)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد