دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

باغ شب


هر باغ پرشکوفه و هر شب پر از چراغ
هر چشم پر ترانه و هر قلب پر سرور
در من هوای وصل تو پر شور چون شراب
بر من نسیم عشق تو جاری چو شط نور
- ای پر شکوفه ی باغ
افسانه های لیلی و مجنون به روزگار
افسانه ای ز قصه ی پر ساز و سوز ماست
ای پرستاره ی شب
اینک بیا که نوبت ما هست و روز ماست


"استاد منصور اوجی"

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد