دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش


عمری مراقبم که مبادا خطا کنم  

تیری که بر هدف ننشیند رها کنم  

دوری کن از نگاه من این عشق مسری است  

شاید تو را به درد خودم مبتلا کنم  

آغوش توست ، خانه ی موروثی ام ولی  

کو آن جسارتی که چنین ادعا کنم  

هر چند  ناشیانه فقط دست و پا زدم  

می خواستم که در دل دریا شنا کنم  

می گیرمت نهنگ من! از دست آبها  

تا برتری به ساحل صیاد ها کنم


 اعظم سعادتمند

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد