دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

تا چند پیش ناز تو باید نیاز کرد؟


تا چند پیش ناز تو باید نیاز کرد؟

بر ناز خود بناز که نازت کشیدنی است !

 

چشمت نظر ز لطف به عاشق نمی کند

چون آهوی خطائی کارش رمیدنی است

 

از شربت زلال دلت کام دل برآر

سرچمه ی حیات زلالت چشیدنی است

 

خوشدل مرا نمای به دشنامت ای حبیب

چون حرف تلخ از لب شیرین شنیدنی است

 

بر نقد جان دو  بوسه ز لعل تو خواستم

گرچه گرانبهاست ولیکن خریدنی است

 

مانع مشو ز لعل لبت بوسه خواستم

هر شکّرین لبی نمکین شد چشیدنی است

 

جز من هر آنکه دست صبوحی به تو فکند

قطعش نما ز دوش  که دستش بریدنی است !

"شاطر عباس صبوحی"

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد