دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

اشکهایم راپاک کن


اشکهایم راپاک کن ،حالا نگاهم کن،کمی با من دردل کن، مرا ارام کن!
بگذار سرم رابر روی شانه هایت بگذارم،بگذار دستانت را بفشارم،بگذار بگویم چقدر دوستت دارم،مرا باور کن!
با ان چشمهای زیبایت نگاهم کن ای عشق من،نگاه تو مرا دیوانه تر میکند!
نگاه زیبایت را باور دارم ،زیرا درون ان یک دنیا محبت میبینم!
نگاهت را باور دارم زیرا درنگاهت معنای واقعی عشق را میبینم وکلمه ی دوستت دارم را میخوانم،وبا تمام وجود حس میکنم که چقدر مرا دوست داری!
با نگاه عاشقانه ات نام مرا صدا میکنی ومیگویی که تنها مرا داری!
نگاهم کن که نگاهت مرا به این باور می رساند که ماهر دو یک عاشق واقعی هستیم!
با نگاه درون چشمانت راز دلت را میخوانم واین را میدانم که تو بهترینی!
نگاهم کن،با نگاهت صدایم کن،با صدایت ارامم کن!
نگاهم کن ای عشق،تا با نگاه به ان نگاه عاشقانه ات احساس خوشبختی کنم!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد