ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
الفبا را یاد گرفتم که اسم تو را بنویسم
همان چهار حرف جادویی ِ اسمت که کنار هم معجزه می کند!
اعداد همگی صف کشیدهاند تا زادروز تو باشند
من اولین گام هایم را در جست و جوی تو برداشتم
راستی من عناصر اصلی طبیعت را چهار تا نمی دانم
یکی می دانم و آن تویی...
تو گرمایت بیشتر از آتش است
آرامش صدایت بیشتر از آبهای جاریست
اکسیژن که هیچ، من با تو نفس می کشم
خاک سرمه قدمهای توست
و تمام زیبایی های عالم از تو شروع می شوند...
درود
بی پرده گویم که درک نمیکنم چون اهل دل نیستم اما
بی اغراق گویم که وصفیست کم نظیر !
..دیشب با دوستی در باب " اهل دل " بودن سخن میگفتیم
( دوستی که خود نیز اهل دل بود ) ..و بعد با خود اندیشیدم
چگونه ابناء بشر باید در تقسیمات درست پیش روند؟ آیا مرزها
را گرامی دارند ؟آیا بگسلند و بیرون روند؟آیا
بی نهایت بود دلنوشته شما ...