دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

گدای عشق- ابوالقاسم عارف قزوینی


گدای عشقم و سلطان حسن شاه من است
به حسن نیت عشقم خدا گواه من است
خیال روی تو در هر کجا که خیمه زند
ز بیقراریم آنجا قرارگاه من است
به محفلی که توئی صد هزار تیر نگاه
روانه گشته ولی کارگر نگاه من است
هزار برق نظر خیره سوی تو لیک
شعاع روی تو از پرتو نگاه من است
برای خود کلهی دوخت ز بن نمد هر کس
چه غم ز بی کلهی که آسمان کلاه من است
خرابه ای شده ایران و مسکن دزدان
کنم چه چاره که اینجا پناهگاه من است
اگر چه عشق وطن میکشد مرا اما
خوشم بمرگ که ایندوست خیر خواه من است
ز تربت من اگر سر زند گیاه و ز آن
برنگ خون گلی ار بشکفد گیاه من است
در این دو روزه ایام غم مخور که گرت
غمی بود غمت اسوده در پناه من است
ز راه کچ چو بمنزل نمیرسی برگرد 
براه راست که این راه شاهراه من است
در اشتباه شد عمر من و یقین دارم
که آنچه به ز یقین است اشتباه من است
اگر چه بیشتر از هر کسی گنه کارم
ولیک عفو تو بالاتر از گناه من است
حقوق خویش ز مردان اگر زنان گیرند
در این میان من و صد دشت زن سپاه من است
گریخت هر که ز ظلمی بمامنی عارف
شرابخانه در ایران پناهگاه من است

نظرات 4 + ارسال نظر
محسن اصلانی شنبه 16 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 12:00 ب.ظ

دو بیت از این شعر را حضرت استاد واشقانی فراهانی(خوشنویس فقید) با قلم زیبای خود به تحریر درآورده اند که بسیار زیبا بوده و با خواندن آن چلیپا بود که به این غزل علاقمند شدم.
روح عارف قزوینی و روح استاد واشقانی شاد

پارسا چهارشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 10:26 ب.ظ

خیلللللللللللللللی خیللللللللللی عالی و خوب بود

اکبر یکشنبه 28 آذر‌ماه سال 1395 ساعت 03:35 ب.ظ

نام و یاد شاعر انساندوست ، ملی ، وطن پرست ، عارف قزوینی و همینطور نام و یاد مردان بزرگ آواز ایران ، بنان و شجریان ، جاوید باد .

رضا چهارشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1397 ساعت 04:39 ب.ظ http://bihamta96.blogsky.com

عشق اگر خیمه زند

وقتی کسی عاشق می شود دیگر در کل جهان هم نمی گنجد و لذا کل زندگی این جهان در نظرش حقیر می آید و اعمالی شگرف انجام می دهد که دال برجنون می آید. عاشق به آنسوی مرزهای هستی نظر دارد تا میخهای خیمه عشق را بکوبد زیرا این خیمه بسیار وسیعتر از جهان است و لذا هرگز موفق به نصب این خیمه نمی شود و این خیمه را به دوش کشیده و شهر به شهر و در به در می چرخد تا جائی برای کوبیدن میخهای خیمه بیابد که خاک سست نباشد. این سرّ خانه بدوشی عاشق است و بی خانمانی او. عاشق برای برافراشتن این خیمه نیازمند چهار میخ است (چهاراوتاد)، چهار یار. ولی گاه تعداد یاران به سه می رسد ولی هرگز چهارمی از راه نمی رسد و یا اگر چهارمی رسید یکی از آن سه می رود. می گویند که امام زمان (عج) به هنگام ظهور چهار یار اصلی دارد که معروف به چهار اوتاد هستند و اوتاد از الفاظ قرآنی می باشد و به معنای میخها هستند. پس مشکل دو تاست: یکی میخها ودیگری زمین است. چهار جان پاک و چهار نقطه از جهان پاک برای استقرار این چهار میخ.

نکته ای هست ولی هر دل عاشق داند… عشق اگر خیمه زند کل جهان اینهمه نیست



استاد علی اکبر خانجانی

دائرةالمعارف عرفانی جلد ۶ ص ۱۱۷

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد