دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

"باران بوی دیوارهای کاهگلی را بیدار کرده"


بیا دست در دست هم

قلبهایمان را

زیر باران

به گردش ببریم

دل ما از سنگ نیست

دل ما کاهگلی ست

         صمیمانه

          ساده

           روستایی

 

بگذار تا باران

بوی قلبهای ما را بیدار کند

بگذار با باران

ما به جایی برویم

که نیازی نیست به چتر

که در آن ییلاق سبز عشاق

نیاز همگان

باران است

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد