دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

با شبی که در گذر است

با شبی که در چشمهایت در گذر است


مرا به خوابی دیگر گونه بیداری بخش

چرا که من حقیقت هستی را

در حضور تو جسته ام

و در کنار تو صبحی است

که رنج شبان را

از یاد می برد

بگذار صبحم را به نام تو بیاغازم

تا پریشانی دوشینم

از یاد برده شود.


"محمد شمس لنگرودی"

نظرات 1 + ارسال نظر
سین پنج‌شنبه 27 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 10:44 ب.ظ


هر چه زمانها بر هم تبدیل میشوند ،

بیشتر پی میبرم که این دشت تا چه اندازه مشوش است


بیکران باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد