دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

من در یک روز بارانی گم شدم

                                     من در یک روز بارانی گم شدم


روز رفتنت


که باران نگذاشت اشکهایم را ببینی


خیسی صورتم را از باران دیدی


که باران بود اما...


از ابر دلتنگیم


که آسمان با من هم نوا شده بود


من در یک روز بارانی گم شدم


که بخار نفسم


در سردی رگبار آسمان


رفتنت را کدر کرده بود


من در یک روز بارانی گم شدم


و دیگر هیچکس مرا نیافت


حتی خودمم...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد