دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

در نوبهار زندگی

من که پیرم ازدرون در نوبهار زندگی
افتدم از پا دگر در گیر و دار زندگی 


زندگی از زنده بودن خوش تر و زیباتر است
زنده بودن سهم من شد در قمار زندگی
گرچه دائم وصف گل از بلبلان بشنیده ام  

 

درد و رنجم حد ندارد ای خدا مرهم کجاست
من نکردم شکوه ای از کار زار زندگی 


من که چون پروانه ام پروا نیم از شمع غم
چون که بی پروا شدم در رهگذار زندگی
 

در میان عاشقان و عارفان گم گشته ام
تیره گشته لوح قلبم از غبار زندگی
روزگاری در پی آرامش دل رفت و رفت 

 

مانده بی سامان همچنان در شام تار زندگی

خود نچیده شاخه ای از گلعذار زندگی 
 
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد