دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

اوج عشق

هرگز تو را فراموش نخواهم کرد حتی اگر مرا از یاد ببری

 

و هرگز از تو رنجور نخواهم شد چرا که تو را دوست دارم

 

دیوانه وار عاشقت شدم چرا که مهربانی را در وجودت دیدم

 

با چشمانت وجودم را دگرگون ساختی و اگر تو نبودی هرگز عاشق نمی شدم

 

نه تو از عشق من دست می کشی و نه قلب من از عشقت روی گردان می شود

 

سوگند که وجود تو در سرنوشت من نوشته شده است و اگر با مژگانت اشاره ای کنی

 

فرسنگ ها راه خواهم پیمود چرا که شب عشق بسیار طولانی است

 

 و قلبم در آرزوی تو می سوزد

 

آنگاه که از برابر دیدگانم دور شوی خورشید وجودت پنهان می گردد

 

و ابرهای غم و اندوه مرا دربر می گیرند و به دنیای غریبی می برند

 

همیشه در قلبم حضور داری و عشقت زندگی ام را گلباران کرده است

 

تمامی این دنیا را با قلبی پر از رمز و راز دنبالت طی کرده ام

 

محبوبم... همیشه به انتظار بازگشتنت خواهم ماند...

 

همیشه ی همیشه...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد