ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
یگانه آرزویم آرزوی دیدن بود
به تو رسیدن و غیر از تو را ندیدن بود
قسم به غربت دریای دل که مقصد آن
جدایی از من و از تو به تو رسیدن بود
تمام بال و پر من دچار کوچ تو است
سفر بهانهی از آشیان رمیدن بود
مرا کشاندیم از آشیانه در پی دام
که سرّ دانه و دام از قفس رهیدن بود
در اوج قلهی پرواز دلیل خستگیام
ز شهر سبز تو یک دم نظر بریدن بود
گذشتم و ننشستم به روی بام دلی
که راز بودن هر بام از آن پریدن بود
اگرچه خانه به دوشم؛ بدان بهانهی آن
طنین گرم سلامی ز تو شنیدن بود
چه عاشقانه رسیدم به بام منزل تو
...به سوی شهر تو رفتن"، همین رسیدن بود"