دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

از عشق لبریزم

هوا سرد است 

و من از عشق لبریزم 

چنان گرمم.. 

چنان با یاد تو در خویش سرگرمم 

که رفت روزها و لحظه ها از خاطرم رفته ست ! 

هوا سرد است اما من 

به شور و شوق دلگرمم 

چه فرقی می کند فصل بهاران یا زمستان است ! 

تو را هر شب درون خواب می بینم 

تمام دسته های نرگس دیماه را در راه می چینم 

و وقتی از میان کوچه می ایی ... 

و وقتی قامتت را در زلال اشک می بینم ... 

به خود آرام می گویم :دوباره خواب می بینم ! 

دوباره وعده دیدارمان در خواب شب باشد 

بیا...من دسته های نرگس دیماه را در خواب می چینم !!

نظرات 1 + ارسال نظر
فراموش یکشنبه 29 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 08:57 ب.ظ http://delkhat.blogfa.com

بسیار زیبا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد