دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

دوست دارم با تو باشم

دوست دارم با تو باشم
دوست دارم آفتاب پاییز را با تو طی کنم
عصارهء خورشید را با تو بنوشم
تن آسایی های آبان را با تو تقسیم کنم
دوست دارم
انار و گلپر را از دستان تو بگیرم
و در نگاهت ببینم
که جهانی دیگر در قلب تو بنا می شود

میدانم
که عشق
از تلاش دو نگاه برای رسیدن زاده می شود
میدانم
که باید دید تا توانست رسید
پس در کنارت می مانم
...و به تو نگاه می کنم
دوست دارم
که نگاهم از چشمان تو بگذرد
و در قلبت بنشیند
و نام مرا زمزمه کند
  

                               شهاب طاهرزاده

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد