تو در کنارمی و من
با ستاره ها هم آغوش می شوم
با ماه با ابر ، دریا . . .
و این گهواره ی خاموش
بر تکانه های آرام امواج
چه لالایی ی سکرآوری دارد . . . !
گم می کنم خود را میان
عطر گیسوان ریخته بر شانه های
مهتابی ات . . .
و رقص سرانگشتان ظریفت
میان دودوهای مردمکان مسحورم
جادویی ست که طلسمش را
هرگز نخواهم توانست شکست .
تو در کنارمی و من
سقوط هزاران عقربه را
در کج و پیچ دهلیز زمان
هورا می زنم . . .
و می پندارم
در سکون این زمان
خوشبخت ترین انسانم .
امیر بابک یحیی پور
چهارشنبه 23 آذرماه سال 1390 ساعت 05:05 ب.ظ
تو در کنارمی و من
سقوط هزاران عقربه را
در کج و پیچ دهلیز زمان
خیلی جالب بود اگه دوست داری تبادل کنیم تو وبم بگو به چه اسمی لینکت کنم