دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

به تو می اندیشم

ای گل سرخ  گلستان ، به تو می اندیشم

به خماری دو چشمت ، به تو می اندیشم

 

به تو ای لرزش آب ، آب دریاچه ی خواب

به توای نور دو چشمم ، به تو می اندیشم

 

از سربام درخت ، زسر شاخ درخت

ای گل نورس بستان ، به تو می اندیشم

 

به تو در بوی بهار و به تو در باد خزان 

به تو ای سرو خرامان ، به تو می اندیشم

 

گذر از قله قاف و گذراز کوه قباد

همه را باک نبادش ، به تو می اندیشم

 

چون درآمیخت نگاهت به نگاه من زار 

که به آن بوسه ی سخت ، به تو می اندیشم

 

به شراب و به گلاب، به بلور و به انار  

که به باغ گل مریم ،‌ به تو می اندیشم

 

عشق پیچد به دلم سخت ، چو پیچک به نهال

به طراوت به بهار ، به تو می اندیشم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد