دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

نازک خیالی!

دلبر که بر طرف چمن خوابیده یکتا پیرهن

ترسم که بوی نسترن از خواب بیدارش کند

از نکهت گل دوختم پراهنی بهر تنش

از بس لطیف است آن بدن ترسم که آزارش کند

ای آفتاب آهسته رو اندر حریم یار من

ترسم صدای پای تو از خواب بیدارش کند

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد