-
سرما در درون من است
شنبه 11 بهمنماه سال 1393 08:26
پاییز است نه در بیرون بلکه در درون من سرما در درون من است بهار و جوانی دور نرفتهاند اما این منم که به پیری گراییدهام مرغان در هوا به پرواز درآمدهاند میخوانند و گرمِ ساختن آشیانهاند همهجا زندگی در تکاپوست مگر در درون سینهی تنهای من هنری لانگ فو
-
به این تنهایی خو کرده ام
شنبه 11 بهمنماه سال 1393 08:24
به این تنهایی خو کرده ام و نمی خواهم کسی را ببینم و نمی خواهم ماه را ببینم زیرا یاد تو می افتم و خورشید مرا به گرمای تو می رساند به این تنهایی خو کرده ام ونمی خواهم هیچ چیز ببینم خیابان را ، که گام های تو را درختان را ، که رقصیده تو را وخاک را ، که کوچیدن تو را من به تنهایی خو کرده ام أنسی الحاج مترجم : بابک شاکر
-
یگانه
چهارشنبه 8 بهمنماه سال 1393 09:14
نه فقط خندهی شیرین و تکی داری تو اخمهای تُرُش و با نمکی داری تو چقدر ناز و قشنگ است صدایت، نکند در ته حنجرهات نیلبکی داری تو با دلی گرم رسیدم به تو اما افسوس از بد حادثه، طبع خنکی داری تو میفرستی پی سیبم سر شاخی یک روز روز دیگر هوس شاپرکی داری تو ساده بودم چه کنم من که نمیدانستم پشت این ناز و اداها کلکی داری تو...
-
زیبا رو
چهارشنبه 8 بهمنماه سال 1393 09:09
تیزی گوشههای ابرویت پیچ و تاب قشنگ گیسویت آن دوتا چشم ماجراجویت این صدای خوش النگویت آخرش کار میدهد دستم ناز لبخندهای شیرینت طرح آن دامن پر از چینت «هـ» دو چشم پلاک ماشینت شیطنت در تلفظ شینت آخرش کار میدهد دستم گیسوانت قشنگی شب توست صبح در روشنای غبغب توست ماه از پیروان مذهب توست رنگ خالی که گوشه لب توست آخرش کار...
-
دلخسته...(کاظم خوشخو)
دوشنبه 6 بهمنماه سال 1393 10:07
از تنهایی خسته شده ام از رسیدن، نا امید از تو، دلسرد دلم به هیچ چیزی خوش نیست اما چرا نمی توانم عاشقت نباشم؟
-
سفر...(کاظم خوشخو)
دوشنبه 6 بهمنماه سال 1393 10:04
تو رفته ای سفر و من مسافری شده ام که چشم به راه است تا شهرش از سفر برگردد تو رفته ای سفر و شهر من شهر به شهر با تو حرکت می کند
-
دخیل...
یکشنبه 5 بهمنماه سال 1393 10:17
به خیالت دخیل می بندم، به تو شاید دوان دوان برسم درد من را فقط تو می فهمی پس چرا نزد دیگران برسم؟ ای که لب هات خوشه های انار، ای که پیراهنت شب یلداست پشت شب جایگاه خورشید است کمکم کن به صبح آن برسم گل نازک دل پر از نازم با غم و غصه هات می سازم سعی کن راه را خلاصه کنی تا به تو تازه و جوان برسم می شود در کلاس درس شما سر...
-
درخت زمستانی(دکتر نادر نادرپور)
یکشنبه 5 بهمنماه سال 1393 09:26
من آن درخت زمستانی ، بر آستان بھارانم که جز به طعنه نمی خندد ، شکوفه بر تن عریانم ز نوشخند سحرگاهان ، خبر چگونه توانم داشت منی که در شب بی پایان ، گواه گریه ی بارانم شکوه سبز بھاران را ، برین کرانه نخواهم دید که رنگ زرد خزان دارد ، همیشه خاطر ویرانم چنان ز خشم خداوندی ، سرای کودکی ام لرزید که خاک خفته مبدل شد ، به...
-
هوای دو نفره...(نسترن وثوقی)
شنبه 4 بهمنماه سال 1393 13:11
هوا دو نفره است ما هم می رویم، قدم بزنیم من و خیالِ تو
-
دوستت دارم...(ویکتور هوگو)
شنبه 4 بهمنماه سال 1393 13:09
تمامِ آن چیزی که دربارهی تو در سرم هست، دهها کتاب میشود، اما تمام چیزی که در دلم هست، فقط دو کلمه است، دوستت دارم!
-
تنهایی...(ویکتور هوگو)
شنبه 4 بهمنماه سال 1393 13:05
تمام جهنم واقعی، در یک کلمه وجود دارد: تنهایی
-
دلتنگی...
پنجشنبه 2 بهمنماه سال 1393 17:57
دلتنگی، نام دیگر این روزهاست؛ وقتی، از این همه رهگذر، یکی، تو نیستی... "ساره دستاران"
-
بادبادک(محسن حسین خانی)
پنجشنبه 2 بهمنماه سال 1393 17:29
می روی که خوشبخت شوی و من حال کودکی را دارم که نخ بادبادکش پاره شده ... مانده برای اوج گرفتنش ذوق کند یا برای از دست دادنش گریه...!
-
مثل هیچکس(فاضل نظری)
چهارشنبه 1 بهمنماه سال 1393 13:45
با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر هیچ کس، هیچ کس اینجا به تو مانند نشد
-
در انتظار تو...
سهشنبه 30 دیماه سال 1393 11:13
-
کاش چشم به راه کسی بودم ....(رسول یونان)
سهشنبه 30 دیماه سال 1393 11:09
کاش چشم به راه کسی بودم آن وقت نه این آینه غبارآلود بود و نه این گل های شمعدانی می خشکیدند!
-
دیگر منتظر کسی نیستم(رسول یونان)
سهشنبه 30 دیماه سال 1393 11:05
دیگر منتظر کسی نیستم هر که آمد ستاره از رویاهایم دزدید هر که آمد سفیدی از کبوترانم چید هر که آمد لبخند از لبهایم برید منتظر کسی نیستم از سر خستگی در این ایستگاه نشستهام!
-
زندگی
سهشنبه 30 دیماه سال 1393 10:58
زندگی شاید یک خیابان دراز است که هر روز زنی با زنبیل از آن می گذرد
-
باران...(عمران صلاحی)
سهشنبه 30 دیماه سال 1393 10:47
بر سرش چتر گرفتم دیدم... او خودش باران است.
-
چقدر دلم می خواهد نامه بنویسم(ساره دستاران)
دوشنبه 29 دیماه سال 1393 10:11
چقدر دلم می خواهد نامه بنویسم تمبر و پاکت هم هست و یک عالمه حرف کاش کسی جایی منتظرم بود!
-
شب و روز در ره تو من مبتلا نشسته(ملا محسن فیض)
یکشنبه 28 دیماه سال 1393 12:34
شب و روز در ره تو من مبتلا نشسته تو گذر کنی نگوئی تو کئی چرا نشسته ز تو کار بسته دارم دل و جان خسته دارم بدر طبیب عشقم بامیدها نشسته چه شود همین تو باشی ره مدعی نباشد من و شمع ایستاده تو بمدعا نشسته ز دو چشم نیم خفته باشاره نکته گفته که برد دل نهفته بکمین ما نشسته بتو کی رسد نگاهم که ز زلف و چشم و ابرو برهش سلاح داران...
-
انسان ساده(ناصر رعیت نواز)
یکشنبه 28 دیماه سال 1393 12:05
نه عابدم نه زاهدم نه پرنده ام نه قناری من تنها انسان ساده ای هستم که تو را دوست دارم
-
ساعت با تو بودن...(ناصر رعیت نواز)
یکشنبه 28 دیماه سال 1393 09:56
دلم ساعتی میخواهد !.. که مانده باشد روی ... ساعتهای با تو بودن !
-
سوخته دل...(ناصر رعیت نواز)
یکشنبه 28 دیماه سال 1393 09:53
آتش نشانی را خبر کنید !... دلم ... دارد می سوزد !!
-
آرزوهای کوچکی
یکشنبه 28 دیماه سال 1393 09:42
آدم های تنها آرزوهای کوچکی دارند شبیه اینکه کسی در خانه را به رویشان باز کند "طاهره قصدی"
-
آوارگی و کوه و بیابانم آرزوست...
یکشنبه 28 دیماه سال 1393 09:32
والله که شهر بی تو مرا حبس می شود آوارگی و کوه و بیابانم آرزوست..
-
عذاب...(ایلهان برک)
شنبه 27 دیماه سال 1393 10:30
با عطر تو در یک اتاق تنها مانده ام این عذاب را نمی توانی تصور کنی...
-
جدایی...(حافظ موسوی)
شنبه 27 دیماه سال 1393 10:25
قطاری که تو را با خود برد چه چیزی را با خود بر می گرداند؟ تعادل دنیا گاهی فقط به مویی بند است لوکوموتیوران تو کاش این را می دانست !
-
از دورها می آیی...(آنتوان دوسنت اگزوپری)
شنبه 27 دیماه سال 1393 10:18
از دورها دورها می آیی و فقط یک چیز یک چیز کوچک در زندگی من جابجا می شود این که دیگر بدون تو در هیچ کجا نیستم!
-
حال من...
شنبه 27 دیماه سال 1393 10:12
درختی خشک را مانم به صحرا که عمری سر کند تنهای تنها نه بارانی که آرد برگ و باری نه برقی تا بسوزد هستیش را "فریدون مشیری"