ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
بیا با هم خانه ای بسازیم
بی هیچ دری به بیرون
تنها دریچه ای کافی ست
تا به خیابان نگاه کنیم و بخندیم
به این زندانی های سرگردان
"شهاب مقربین"
مرا به باغ و بهاران چه کار ، دور از تو ؟
مرا چه کار به باغ و بهار ، دور از تو ؟
بهار آمده اما نه سوی من که نسیم
زند به خرمن عمرم شرار ، دور از تو
به سرو و گل نگراید دل شکستهی من
که سر به سینه زند سوگوار ، دور از تو
هم از بهار مگر عشق ، عذر من خواهد
اگر ز گل شدهام شرمسار ، دور از تو
به غنچه ماند و لاله ، بهار خاطر من
شکفته تنگدل و داغدار ، دور از تو
نسیمی از نفست سوی من فرست که باز
گرفته آینهام را غبار ، دور از تو
گلم خزانزده آید به دیدگان که بهار
خزانی آمده در این دیار ، دور از تو
دلم گرفت ، اگر نیستی برم باری
کجاست جام می خوشگوار ، دور از تو ؟
چه جای صحبت سال و مه و بهار و خزان ؟
که دل گرفتهام از روزگار ، دور از تو
حسین منزوی
چشم در راه کسی هستم
کوله بارش بر دوش
آفتابش در دست
خنده بر لب ، گل به دامن ، پیروز
کوله بارش سرشار از عشق ، امید
آفتابش نوروز
باسلامش ، شادی
در کلامش ، لبخند
از نقس هایش گُل می بارد
با قدم هایش گُل می کارد
مهربان ، زیبا ، دوست
روح هستی با اوست
قصه ساده ست ، معما مشمار
چشم در راه بهارم آری
چشم در راهِ بهار
فریدون مشیری
تو را ببینم؛
میبوسم
نوازشت میکنم
برایِ تو خواب تعریف میکنم
تو را ببینم،
بغل میکنم
تمامِ رویاهایَم را میبینم
وَ به تمامِ آرزوهایَم
میرسم
تو را ببینم
خوب میشوم، آقا میشوم
به تو سلام میدهم
نماز میخوانم
وَ تو را شکر میکنم
تو را ببینم خیلی دوستت دارم
آخ!
تو را ببینم،
چهقدر کار دارم
افشین صالحی