آه بانو
من شاه نیستم
و هیچ میدانی به نامم نیست
اما تو
عجیب شبیه کاشی های نقش جهانی
عجیب تاریخ را برایم
زنده نگه می داری
وقتی برگ برگ تقویم عشق را
به درخت زندگی ام پیوند می زنی
وقتی رنگین کمان چهره ات
به روزهای بی رنگم
رنگ می پاشد
وقتی می فهمم
آن وقت ها هم
که خیال می کردم نبودی
بودی
حالا که نگاهت می کنم
فواره های چشم هایم
از شادی
به راه می افتند
و کالسکه های قلبم
به سویت تند تند می دوند
و هزاران هزار پروانه
از گوشه گوشه چشمم
به سمتت روانه می شوند
تا تو را ببوسند
آه بانو
من شاه نیستم
و هیچ میدانی به نامم نیست
اما تو
به جهانم نقش دادی
بگذار با تو
دوباره متولد شوم
محسن حسینخانی
جمعه 14 اسفندماه سال 1394 ساعت 07:38 ق.ظ

خاطره ات گل می کند
میان ذهنم
و بیهوده نیست
که با تمام پروانه های جهان
نسبت دارم "داود مرادی"
چهارشنبه 5 اسفندماه سال 1394 ساعت 10:49 ق.ظ
امــروز دســت گیــر
کــه فــردا،
از دســت رفتــه اســت؛
انســان خستــهای کــه نجــاتــش بــه دســت تــوســت . . .
"فریدون مشیری"
چهارشنبه 5 اسفندماه سال 1394 ساعت 10:37 ق.ظ
دلم گرفته است
مثل پنجره ای که رو به دیوار باز می شود
دلم گرفته است
و جای خالی دستهایت
بر بندبند بدنم درد می کند
دلم گرفته است
و عصر جمعه بی حضور تو
به هر هفت روز هفته ام سرایت کرده است
دلم گرفته
روی دست خودم مانده ام
شبیه ابری شده ام
که به شاخه ی درختی گیر کرده است
و با این حال
چگونه حتی خیال باریدن داشته باشم وقتی
تنها میراث بر جای مانده ات
همین بغضی ست
که از تو
در من
به یادگار مانده است
مصطفی زاهدی
سهشنبه 4 اسفندماه سال 1394 ساعت 08:49 ق.ظ
شب با تو تمام میشود
عشق من
یادم باشد راز پرواز را
توی بالهات بنویسم
پرت بدهم در آبی آسمان
تا ته سرخی شفق منتظرت بمانم
بیایی بنشینی بر شانهی راستم
و گونهی چپم را ببوسی
بی ترس فردا
بخندی بخندی بخندی
تا تمام شود این دوریِ تلخ شطرنجی
که ما را
بر زندگی حرام کرد
گفته بودم من با نگاه تو آغاز میشوم ؟
دل دل نکن پرندهی من
پر بکش
عشق آزادی میآورد
عباس معروفی
منبع: وبلاگ http://negahi-yadi.blogsky.com/
شنبه 1 اسفندماه سال 1394 ساعت 12:03 ب.ظ