دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

چه کسی می گوید.....

چه کسی می گوید که من هیچ ندارم ...؟

من چیزهای با ارزشی دارم ....!

حنجره ای برای بغض ... چشمانی برای گریه ... لبهایی برای

سکوت ...دستهایی برای خالی ماندن ...پاهایی برای نرفتن ....

شبهایی بی ستاره .... پنجره ای به سوی کوچه بن بست ...

و وجودی بی پاسخ..

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد