دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش
دشت مشوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

هدیه

به چشم هایم آموختم گریستن را


تا قطره های اشکم


سینه ریزی برای تو شوند..


هدیه ی جدایی ام به تو این است .


 احمد کایا

نظرات 1 + ارسال نظر
اشرف چهارشنبه 26 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 12:19 ب.ظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد