ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
ای که همه نگاه من، خورده گره به روی تو
تا نرود نفس ز تن، پا نکشم ز کوی تو
گر چه به شعله میکشی، قلب مرا به عشوه ات
بر دو جهان نمی دهم، یک سر تار موی تو
مستی هر نگاه تو، به ز شراب و جام می
کی ز سرم برون شود، یک نفس آرزوی تو ...
"کمال جعفری امامزاده"
. درودها . . [گل]
.
. گویند . . شاد کردن هنر است [چشمک][گل]
.
. دختره تو پیاده رو با سگش راه میرفت تا سگه دوید دختره گفت
. نرو گم میشی مامانی! [زبان]
. یاد بچگیم افتادم تا تو پیاده رو میدوییدم مامانم داد میزد
. ندو گم میشی پدرسگ [گریه][گریه]
..........................................................
. دیروز رفتم رستوران
.
.
. گفتم ببخشید آقا جوجه دارید؟
.
. گفت بله،
.
. گفتم بهش آب و دونه بدید نمیره...[خنده][خنده]
.
. تا آخر خیابون با لنگه کفش دنبالم کرد[تعجب][خنده][خنده]
..............................................
. پدری مقابل پسرش قرآن ،سکه و مشروب گذاشت.
.
. گفت پسرم هر کدام را دوست داری بردار
. پدر در فکر خود گفت اگر قرآن را برداشت مومن می شود [زبان]
.
. اگر سکه را برداشت کاسب می شود
.
. و اگر مشروب را برداشت که فاسد می شود [تعجب]
.
. پسر جلو آمد و قرآن را زیر بغل زد و سکه را در جیب گذاشت و مشروب را سر کشید
.
. پدر آهی کشید و گفت: این بی شرف آخوند میشه[چشمک][خنده][خنده][خنده]
.
سلامشاد دل باشید
. درودها . . [گل]
. تب سرخی گونه ام را در پرتو مهتاب
. جلوه گر می ساخت
. موسیقی سرشار از سکوت نگاهم
. گوش نواز مهربانی های تو
. عشق با دست نوازشگرش
. شکوفه سرخ شقایق گونه ام را می نواخت
. و من . . می سوختم در آتش ناگفته های دلم !! [چشمک][گل]