ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
می میرم ازین عشق و کسی را خبری نیست
گسترده شد آفاق و مرا بال و پری نیست
می خندم و از خنده ام آویخته صد اشک
می گریم و از اشک به چشمم اثری نیست
من مانده ام و خاطره ای دور که جز آن
در کوی مه آلود دلم رهگذری نیست
یک لحظه نشد با تو به خلوت بنشینم
یک بار نشد روی تو را سیر ببینم
با یک سبد آغوش به باغ تو رسیدم
اما نشد "از باغ تو یک میوه بچینم "*
ای کاش در آن لحظه که سر می روم از خویش
در زلف تو پیچد نفس بازپسینم
"عمران صلاحی"