ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
آفتاب را دوست دارم
به خاطر پیراهن ت روی طناب رخت"بیژن نجدی"
هر وقت قصد میکنم دیگر از تو ننویسم
باران میبارد ..
نغمهای زمزمه میشود
کسی از تو میپرسد
خاطرهای جان میگیرد !
و من در کشاکش این نبرد نابرابر
همیشه مغلوب میشوم
نبودنت درد میکند!
درست مثل روز اول ...
شایدم کمی بیشتر
من به دستهای خالیام خیره میشوم
و در ناباوریهای بیرحمانهی تمام روزهای نبودنت
دستهای خالیام ... جای خالیات ... نبودنت
و این پاهای خستهی بیپرسه
درد میگیرد ...
((نیکی فیروز کوهی))
به باران ِ بی امان پاییز
هیچ روایت زردی
تا ابد نخواهد بود
تو بر امتداد زوالم
بهارباش
((نیلوفر ثانی))
کاش بارانی ببارد قلب ها را تر کند
بگذرد از هفت بند ما، صدا را تر کند
قطره قطره رقص گیرد روی چتر لحظه ها
رشته رشته مویرگ های هوا را تر کند
بشکند در هم طلسم کهنه ی این باغ را
شاخه های خشک و بی بار دعا را تر کند
مثل طوفان بزرگ نوح در صبحی شگفت
سرزمین سینه ها تا ناکجا را تر کند
چترهاتان را ببندید ای به ساحل مانده ها
شاید این باران -که می بارد- شما را تر کند
((جلیل صفربیگی))
آسمان بارانی است
همگی می گذرند
چتر دارند به دست
تا نبارد باران
بر سر و صورتشان
اما...
من تنها و رها
زیر این سقف سیاه
گام برمی دارم
بی چتر...
و به تو، می اندیشم
((عاطفه قدمگاهی))