دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

دشت مشوش

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

در این هستی غم انگیز

وقتی حتی روشن کردن یک چراغ ساده ی "دوستت دارم"

 کام زندگی را تلخ میکند

وقتی شنیدن دقیقه ای صدای بهشتی ات

زندگی را

تا مرز های دوزخ

می لغزاند

 

دیگر ـ نازنین من ـ

چه جای اندوه

چه جای اگر

چه جای کاش

و من

ـ این حرف آخر نیست ـ

به ارتفاع ابدیت دوستت دارم

حتی اگر به رسم پرهیزکاری صوفیانه

از گفتنش امتناع کنم


"مصطفی مستور"

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد